به گزارش «انرژی امروز» از روزنامه رسالت، افکار عمومی میپرسد مسئولان با توجه به بحران ناترازی اخیرگاز کشور چه فکری برای ادامه راه کردهاند؟ همه میدانیم ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندههای گاز در جهان به شمار میرود اما به دلایل مختلف در ردیف شانزدهمین صادرکننده گاز قرارگرفته و مشکلات گازی در کشور نیز نشان داده که سیاستگذاریهای غلطی در بحث انرژی در جریان است.
افزایش برودت هوا در روزهای اخیر ، دولت را برای تأمین گاز در استانهای مختلف کشور با مشکل مواجه کرد . آمارها نشان میدهد که روزانه ۸۵۰ میلیون مترمکعب گاز در ایران مصرف میشود که این روزها به گفته مسئولین سهم بخش خانگی به ۷۵ درصد رسیده است.
از سوی دیگر افت فشار گاز موجب شد تا مسئولان دستکم در ۷ شهرستان تصمیم بر محدودیت نوبت پخت نان در نانواییها بگیرند و از سوختهای جایگزین استفاده کنند. وضعیت تأمین گاز در پایتخت نیزچندان تعریفی نداشت و کار به تعطیلی ادارات کشید .
خبرها نشان میداد که استانهای شمالی بهرغم قرارداد سوآپ گاز بین ترکمنستان، ایران و جمهوریآذربایجان با کسری گاز روبهرو هستند.براساس این قرارداد ترکمنستان سالانه دو میلیارد مترمکعب گاز به ایران صادر میکند که در استانهای شمالی مصرف میشود، سپس ایران این مقدار گاز را در مرزهای غربی به جمهوریآذربایجان میدهد.اما ناهمخوانی تولید و مصرف، زمستان را نهفقط برای استانهای شمالی، بلکه برای تمامی استانها و صنایع سخت کرد.
چرا زمستان سخت به اروپا نیامد
پیش از آنکه به مشکلات کمبود گاز کشور بپردازیم باید بررسی کنیم که چه نوع مدیریتی توانست موجب شود تا زمستان سخت به اروپا سر نزند . یکی از دلایل این امر تنوع سبد انرژی بود .بهعنوانمثال کشور آلمان که تا قبل از پاییز امسال، حدود ۶۳ درصد گاز خود را از روسیه تأمین میکرد، توانست با افزایش واردات از نروژ و هلند و سایر کشورها، خود را از روسها بینیاز کند و واردات خود از این کشور را به عدد «صفر» برساند.
البته این بماند که خوششانسی نیز با اروپاییها همراه بود و در مقایسه با گذشته تقریباً زمستان سردی را تجربه نکردند.
پیامدهای نهضت گازرسانی
البته امسال اولین بار نیست که شاهد کمبود گاز در کشور هستیم و مسئولین درگذشته نیز دراینباره هشدارهایی را داده بودند . همچنین در ماههای سرد سال، در اخبار و رسانههای مختلف، پیامها و درخواستها و هشدارهای صرفهجویی گاز در بخش خانگی و همچنین الزام سازمانها و دستگاههای دولتی بر صرفهجویی جدی و تهدید قطع گاز آنها و … را نیز شاهد بودهایم .
واقعیت این است که در چند سال گذشته تولید و عرضه گاز طبیعی ثابت بوده اما نیاز و مصرف گاز، بهطور متوسط بین ۵ تا ۱۰% سالیانه رشد کرده است که مهمترین عامل آن توسعه شبکه گاز و افزایش حداقل یکمیلیون مشترک جدید در بخشهای خانگی و تجاری و صنعتی در هرسال بوده است.افزایش مشترکان جدید سبب افزایش درخواست برای گاز شد اما تولید جوابگوی آن نشد .
اکنون کارشناسان تأکیددارند که اگر امکان افزایش تولید هم وجود داشت نباید میزان مصرف انرژی در بخشهای غیر مولد تا این اندازه باشد و این امر به زیان مردم و کشور است.این گروه تأکیددارند نتیجه این وضعیت، ضررهای هنگفت اقتصادی، کاهش صادرات گاز، افزایش نیاز به واردات، مصرف بالای سوختهای جایگزین در بخشهای مولد، تعطیلی برخی از صنایع، کاهش تولید، حادتر شدن «شاخص شدت انرژی»و درنهایت کاهش نرخ رشد اقتصادی است که با اهداف تمامی برنامههای توسعه کشور و همچنین اهداف سند چشم اندار در تضاد کامل است.البته عوامل متعددی بهجز اسراف و افزایش دمای خانهها نیز در مصرف بالای سوخت مؤثر است ازجمله میتوان به کیفیت ساختمانها و همچنین توسعه شبکه گاز در برخی مناطق دورافتاده که توجیه اقتصادی ندارد نیز اشاره کرد.